براى اولین بار در مترو وقتی راننده ى قطار سرعت را بالا و پایین برد، از پشت نقش زمین شدم. یکی از میان جمع کمک کرد تا سرپا شوم. هدفون در گوشم مى خواند"بوى عطر پیرهنت.".

به صورت زن خیره شدم،نمى شنیدم چه مى گفت. لبخند زدم. درد بدی در کمر پیچید.

 

چرا دلم گرفت؟؟

سیب گاززده‌ی کرم خورده

خورشید که داغ‌تر می‌تابد، اسنپ که گران می‌شود

چهارشنبه‌های که محبوب نمی‌شوند

مى ,شنیدم ,لبخند ,شدم،نمى ,زدم ,زن ,شدم،نمى شنیدم ,خیره شدم،نمى ,شنیدم چه ,چه مى ,گفت لبخند

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

تقریرات او در انتظار ما....... مجله ماشین تبلیغات در گوگل ادز طراحی وب سایت ، سئو ، ثبت دامنه ، هاست ایران بی پرده... گردابی مشاوره ،واردات و فروش تجهیزات ایمنی و حفاظت فردی بهترین دعانویس ایران,09120539720