دو هفته از حضور اورژانسی من در بیمارستان نزدیک محلِ کار میگذرد،

دو هفته از نوارقلب، از اِکو، از ویلچرگردی در بیمارستان.

قلبم آرامتر می‌زند ولی شور، دست از دلم برنمی‌دارد.

 

پ.دکترِ روان، نگاهی خریدارانه می‌اندازد و می‌گوید،

وزن کم کردهای!

چشمانم را می‌بندم تا بالا نیاورم.

 

 

سیب گاززده‌ی کرم خورده

خورشید که داغ‌تر می‌تابد، اسنپ که گران می‌شود

چهارشنبه‌های که محبوب نمی‌شوند

  ,داغ‌تر ,خورشید ,می‌تابد، ,اسنپ ,می‌شود ,    ,که داغ‌تر ,خورشید که ,  خورشید ,داغ‌تر می‌تابد،

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

شرکت ایستادر به روز ترین اپلیکیشن های پرداخت beamerboy تنبل‌ترینِ کدوها کتاب سلام ساخت بازی با اسکرچ وبیناری شو عباس رئیسی برداشت نامحدود از مانی بردز گرافیک در خدمت اسلام